معنی واژه‌های CEO ، COO ، CFO ، CMO و CTO

159
امتیاز به post

معنی واژه‌های CEO ، COO ، CFO ، CMO و CTO و مسئولیت هر یک؟

در این پست سعی شده است که با مفاهیمی همچون CEO , CFO , COO , CMO , CTO و … آشنا شوید ، بهتر است بدانید حرف C در تمامی کلمات فوق مخفف Chief به معنای رئیس یا مدیر می‌باشد و O نیز که در انتهای کلمه می‌آید مخفف Officer به معنای صاحب منصب می‌باشد و حرفی که در وسط قرار می‌گیرد نشان‌دهنده‌ حوزه فعالیت فرد مورد نظر می‌باشد به طور مثال در مدیر ارشد مالی (CFO) که F مخفف Finance می‌باشد.

۱.CEO یا Chief Executive Officer چیست؟

واقعیت این است که مدیر عامل، رئیس همه و مسئول همه چیز است. او راهبرد استارتاپ را تعیین می‌کند. کارمندان را استخدام کرده و تیم ارشد را تشکیل می‌دهد. درمورد نحوه‌ی تقسیم منابع تصمیم نهایی را می‌گیرد، و همان کسی است که تصویر چهره‌اش روی جلد مجلات می‌رود.

مدیر عامل‌ها باید دارای مهارت تفکر راهبردی، توانایی تسلط بر جزئیات روزانه و توانایی تصمیم‌گیری برای تعیین مسیر صنعت و کسب و کار خود باشند. هم‌چنین باید بتوانند درمورد بهترین مسیر شرکت برای در دست گرفتن اوضاع آینده‌ی بازار تصمیم بگیرند. آن‌ها باید بتوانند شرط‌های خوبی ببندند.

بااین‌وجود مهارت کلیدی مدیر عامل در استخدام و اخراج کردن افراد است. تیم مدیریتی درست می‌تواند ضعف‌های مدیر عامل را پوشش دهد. مدیر عامل می‌تواند راهبرد تعیین کرده، آینده را پیش‌بینی و بودجه را کنترل کند، اما اگر تیم درستی را به خدمت نگیرد، باید خودش بر همه چیز احاطه داشته باشد. پس باید بتواند بهترین‌ها را شناسایی و استخدام کند، آن‌هایی را که به درد کار نمی‌خورند اخراج نموده، و میان این دو حالت کنترل اوضاع را در دست بگیرد.

وقتی برای مدت درازی در جزئیات گیر افتاده‌اید و نمی‌توانید خودتان را خلاص کنید، می‌دانید که به یک مدیر عامل حرفه‌ای نیاز دارید. مدیرعامل درمورد مقصد سازمان و افراد و فرآیندهای لازم برای رسیدن به آن و نحوه‌ی کار در بازار فعلی، تأمل می‌کند. اگر جزئیات را به راهبرد ترجیح می‌دهید، یا تفکرتان را تغییر دهید یا مدیر عامل استخدام کنید تا این کار را برایتان انجام دهد.

COO.۲ یا Chief Operating Officer چیست؟

مدیر ارشد عملیات، جزئیات پیچیده‌ی شرکت را مدیریت می‌کند. درباره‌ی UPS فکر کنید که سه بیلیون بسته را در دو هفته منتهی به کریسمس جابه‌جا می‌کند، مدیر ارشد عملیات اطمینان حاصل می‌کند که کسب و کارش می‌تواند هر روز بسته‌ها را تحویل بدهد. وی آنچه نیاز به ارزیابی دارد را می‌سنجد تا بگوید که آیا اوضاع خوب پیش می‌رود یا خیر. بعد تیمش سیستم‌هایی ایجاد می‌کنند تا این سنجش‌ها را پیگیری کرده و درصورت عدم تحویل بسته ازجانب شرکت، اقدام نمایند.

پیشنهاد شگفت انگیز کدفرند،دسترسی به تمامی دوره های آموزشی کدفرند تنها با ۹۹ هزار تومان

در یک کسب و کار خرده فروشی کوچک، مدیر فروشگاه عملاً همان مدیر ارشد عملیاتی است. وقتی کار را در چند جنبه توسعه می‌دهید یا وقتی اطمینان یافتن از عملیات راحت و روان به بخش مهمی از کارتان تبدیل می‌شود، زمان استخدام یک نفر فرا رسیده که از سنجش و اندازه‌گیری، عملیات و جزئیات لذت ببرد.

رئیس (President)

هیچ‌کس دقیقاً نمی‌داند رئیس یا همان پرزیدنت چه کار می‌کند. این سوال را از تعداد زیادی مدیر عامل پرسیدم و جواب هر کدام متفاوت بود. برخی می‌گویند که رئیس بر عملکرد کارمندان -منابع انسانی، مسائل مالی و راهبرد- نظارت دارد درحالی که مدیر ارشد عملیات بر فعالیت‌های روزانه نظارت می‌کند. دیگران اظهار می‌دارند که رئیس مترادف مدیر ارشد عملیات است، به‌خصوص در شرکت‌های کوچکتر. اما گاهی، رئیس شکاف بازمانده از مدیر ارشد عملیات و مدیر عامل را پر می‌کند.

یا گاهی، این عنوان به کسی تعلق می‌گیرد که شما می‌خواهید بر سر میز تعیین راهبرد حضور داشته باشد اما یک سمت مدیریتی واضح ندارد. در هر صورت، باید به‌طور جدی فکر کنید که آیا به حضور شخصی در این سمت نیاز دارید یا اینکه شرکت شما توسط مدیر عامل و مدیر ارشد عملیات کاملاً پوشش داده می‌شود.

۳.CFO یا Chief Finance Officer چیست؟

به بیان صاف و ساده، مدیر ارشد مالی شما با پول سروکار دارد. آنها بودجه و راهبردهای مالی را فراهم می‌سازند، و تعیین می‌کنند که برای کسب و کارتان بهتر است اجاره کنید یا بخرید. بعد سیستم‌های کنترلی ایجاد می‌کنند که بر سلامت مالی شرکت شما نظارت دارند.

مدیر ارشد مالی «آدم بده» است که به شما اجازه نمی‌دهد تجهیزات ویدیوکنفرانس گران قیمتی را که به تازگی دیده‌اید بخرید و درعوض مجبورتان می‌کند وام تجاری خود را تسویه کنید. وقتی افسرده از بابت این وضعیت در دفتر خود نشسته‌اید، CFO مشغول کشف این نکته است که کدام مشتریان و محصولات سودآورترند، بدین‌ترتیب سال بعد می‌توانید از پس خریدن آن تجهیزات ویدیوکنفرانس بربیایید.

حرفم را باور کنید، خودتان خواهید دید که چه زمانی به یک CFO نیاز دارید. آیا شب‌ها بیدار می‌مانید و درمورد اعداد و ارقام خیال‌بافی می‌کنید؟ نه؟ پس باید کسی را به هیئت مدیره بیاورید که این کار را انجام دهد. شما کسی را می‌خواهید که کادوی تولد رؤیایی‌اش یک ماشین حساب و یک دفتر خالی باشد. پول، خون جاری در کسب و کار شماست، جریان نقدینگی همه‌چیز است. اگر فرق میان جریان نقدینگی و سود را نمی‌دانید به طرف نزدیک‌ترین تلفن رفته و برای خودتان یک CFO پیدا کنید.

۴.CMO یا Chief Marketing Officer چیست؟

اخیراً، شرکت‌ها یک کارشناس بازاریابی را در سطح مدیریت به کادر خود افزوده‌اند، نه صرفاً در سطح معاونت و دلیلش ساده است: صحنه‌ی نبرد فعلی کسب و کارها بیشتر بر سر بازاریابی است، پس راهبرد شرکت اغلب با راهبرد بازاریابی رابطه دارد. CMO مسئول راهبرد بازاریابی است -که غالباً راهبرد فروش را هم شامل می‌شود- و بر پیاده‌سازی آن نظارت دارد.

CMO پشت و روی صنعت شما را می‌داند و شما را در جا انداختن محصولتان، متمایز کردن آن از محصولات رقبا و تهیه‌ی فهرستی از توزیع‌کنندگان یاری نموده و اطمینان حاصل می‌کند که مشتریان در جریان محصول شما قرار گرفته و خواهان آن بشوند.

اگر کسب و کار شما عمدتاً مبتنی بر بازاریابی است، پس به یک CMO نیاز دارید. ممکن است این فرد خودتان باشید و خوب انجامش بدهید، اما فقط درصورتی که وقت کافی برای انجام مابقی کارهایتان را داشته باشید. درغیراین‌صورت، باید دنبال کسی بگردید که بداند چه چیزی جذاب است و چه چیزی نیست.

۵.CTO یا Chief Technology Officer چیست؟ یا CTO چیست؟

CTO چیست؟ بسیاری از مدیران ارشد فناوری به سطح مدیریتی تعلق ندارند. یک CTO باید پابه‌پای جریان‌های فناوری پیش برود، آن‌ها را در راهبرد شرکت بگنجاند، و حتماً به‌موقع شرکت را در جریان قرار دهد. آنها نباید اسباب‌بازی‌های جدید و فناوری‌های پیشرو را صرفاً به این دلیل بخرند که جدیدترین و عالی‌ترین چیزی است که وجود دارد.اگر فناوری روی راهبرد کسب و کار یا صنعت شما تأثیرگذار است، به یک CTO نیاز دارید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.